خود زنیِ کلاس بالا

یادم می آید زمان بچگی اکثر اوقات با معلومات هواپیمایی ام جلوی دوستان ژست می گرفتم. زمانی، روی منبر رفته بودم و در مورد سریعترین هواپیمای آزمایشی آن سالها که حدود ۸ برابر صوت پرواز کرده بود توضیح می دادم. برای جذاب تر کردن توضیحاتم و دادن حس آن سرعت سرسام آور اضافه کردم: «یعنی اگه با اون سرعت توپ هواپیما شلیک کنه، هواپیما اونقدر سریع داره میره که گلوله ها به خود هواپیما می خورن!»

سالها گذشت و بعدها در درس فیزیک متوجه شدم بیان من اشتباه بوده و عملاً به دلیل نسبی بودن سرعت چنین اتفاقی رخ نخواهد داد. اما، باز هم سالها گذشت و متوجه شدم که روزی و روزگاری واقعاً این اتفاق برای یک هواپیما افتاده است!
تا جایی که می دانم این، اولین موردی است که یک هواپیما موفق شده به خودش شلیک کند و خودش را سرنگون کند. این شما و این هم داستان هواپیمای شیطون ما….

 

گربه های دریایی

شرکت هواپیماسازی «گرومن» «Grumman» آمریکا از ۱۹۳۰ تا سال ۱۹۹۴ و ادغام شدن در شرکت «نورت روپ» «Northrop»، به صورت سنتی ساخت هواپیماهای ناونشین را برای نیروی دریایی آمریکا را انجام می داد. گرومن طراحی و ساخت مدول ماه نشین پروژه ی آپولو را نیز بر عهده داشت. موفقیت هواپیماهای گرومن در جنگ جهانی دوم باعث شد این شرکت بعد از جنگ هم تقریباً به صورت انحصاری بهترین هواپیماهای ناو نشین را برای نیروی دریایی آمریکا طراحی و تولید کند. شرکت گرومن برای ایرانیهای علاقمند به هوا فضا نامی بسیار آشناست: هواپیماهای اف-۱۴ ایران ساخت این شرکت می باشند.

آمریکایی ها عادت دارند که برای هواپیماها یک اسم مستعار هم می گذارند. برای هواپیماهای ساخت خود آمریکا این فرهنگ نامگذاری آنقدر ریشه دار است که خود کارخانه ی سازنده علاوه بر کد عددی هواپیما، اسم مستعار را هم منتشر می کند. به عنوان مثال هواپیمای اف-۱۴ دارای نام «تامکت» «Tomcat» است که به معنی «گربه ی نر» است. نام تامکت، استعاره ای برای نشان دادن قدرت، چالاکی، خوی تهاجمی و در عین حال زیبایی ظاهری هواپیمای اف-۱۴ است.

در ادامه ی یک روند سنتی، شرکت گرومن هواپیماهای خود را با نامهای مستعار برگرفته از گربه سانان نامگذاری می کرد. نامهایی نظیر «گربه ی دوزخی» «شیر کوهی» و…. با پیروی از این روند، اف-۱۱ «ببر» «Tiger» نام گرفت.

هدف از طراحی اف-۱۱ ایجاد توانایی پرواز مافوق صوت و گسترده تر شدن برد عملیاتی هواپیماهای قدیمی گرومن یعنی اف-۹ بود. اف-۱۱ تایگر، اولین هواپیمای مافوق صوت ساخت شرکت گرومن است. اما در عمل اف-۱۱ نتوانست نیازهای مورد نظر نیروی دریایی آمریکا را برآورده کند. اف-۱۱ ها بر روی ناوهای هواپیمابر عمر عملیاتی کوتاهی داشتند و در حالی که فقط حدود ۲۰۰ فروند از آنها تولید شده بود خیلی زود از رده ی عملیاتی خارج شده و جای خود را به اف-۴ فانتوم دادند.

عمر عملیاتی کوتاه تایگرها از سال ۱۹۵۶ شروع شد و در سال ۱۹۶۱ تایگرها از ناوها برچیده شدند. اما در همین عمر عملیاتی کوتاه، اف-۱۱ یکی از به یاد ماندنی ترین حوادث تاریخ هوانوردی را به اسم خود رقم زد.

 

۲۱ سپتامبر ۱۹۵۶

«تام اَتریج» «Tom Attridge» خلبان آزماینده ی شرکت گرومن در حال تست عملکرد هواپیمای اف-۱۱ در ارتفاع بالا است. او، یک شلیک طولانی با توپ ۲۰ میلیمتری هواپیما انجام می دهد: ۴ ثانیه تمام آتریج گلوله ها را شلیک می کند.

سپس، به سرعت شیرجه می رود و با گذاشتن موتور روی پس سوز سرعتش را در حالت شیرجه افزایش می دهد. اتریج در حال کاهش ارتفاع با سرعت زیاد است تا عملکرد هواپیما را در این شرایط بحرانی محک بزند. اینک او ۴۰۰۰ متر ارتفاع کم کرده است.

ناگهان، شیشه ی کابین (کانوپی canopy) او خرد می شود. صدای موتور تغییر می کند و کنترل هواپیما عملاً غیر ممکن می شود. اتریج تصمیم به بازگشتن به فرودگاه می گیرد. در راه بازگشت موتور او به طور کامل از کار می افتد! تام اتریج که به شدت زخمی شده است هواپیما را با دردسر زیاد فرود می آورد: بدون امکان کنترل هواپیما خارج از باند به زمین کوبیده می شود و با یک بال شکسته و منهدم کردن حدود ۱۰۰ متر از باند، فرود او در حقیقت یک سقوط محسوب می شود. اتریج را به سرعت برای مداوا به بیمارستان اعزام می کنند. مداوای او حدود ۶ ماه طول می کشد.

تیم تحقیقاتی گرومن برای بررسی سانحه وارد عمل می شود. حدس اولیه این بود که احتمالاً هواپیما در آن سرعت سرسام آور در حالت شیرجه به چند پرنده برخورد کرده باشد اما بررسی بدنه ی هواپیما و قسمتهای متلاشی شده حقیقت طنز آمیز و در عین حال جالبی را آشکار کرد:

هواپیما با گلوله های خودش سرنگون شده است! گلوله های ۲۰ میلیمتری شلیک شده از بدنه ی هواپیما بیرون کشیده می شوند و صحت این ادعای عجیب تایید می شود. اگر گلوله ها از نوع جنگی بودند که قابلیت انفجار داشتند بی هیچ تردیدی اتریج و اف-۱۱ او در دم متلاشی می شد.

نمونه ی گلوله های خارج شده از اف-۱۱ تام اتریج

نتایج تحقیقات، مکانیزم وقوع سانحه را اینچنین تشریح می کند:
گلوله ها با سرعتی حدود ۹۰۰ کیلومتر در ساعت از هواپیما شلیک شده اند که با احتساب سرعت هواپیما، این سرعت به حدود ۱۳۱۰ کیلومتر در ساعت می رسد. اما، مقاومت هوا سرعت آنها را شدیداً کاهش می دهد و لذا گلوله ها شروع به کاهش ارتفاع می کنند و در همین زمان هواپیما با سرعتی حدود ۱۴۰۰ کیلومتر در ساعت، یعنی سریعتر از صوت در حال شیرجه است و به علت حرکت رو به پایین، سرعتش در حال افزایش می باشد.

در یک احتمال باورنکردنی، سرعت سقوط گلوله ها و نزول هواپیما به گونه ای است که حدود ۳ تا ۵ کیلومتر پس از شلیک، مسیر آنها با هم تلاقی می کند و باران گلوله ها بر سر اف-۱۱ می بارد! احتمال وقوع این حادثه «یک در میلیون» ذکر می شود اما با این وجود، پس از آن به خلبانان آمریکایی توصیه شد که بعد از شلیک توپ، هرگز شیرجه نروند و ترجیحاً به سمت بالا اوجگیری کنند.

در زمان وقوع حادثه، تام اتریج ۳۳ ساله، خلبان بی تجربه ای نبود. او در جنگ جهانی دوم تجربه ی پروازهای واقعی جنگی را داشت و پس از این حادثه، کماکان همکاری خود را با گرومن ادامه داد. او مسوول پروژه ی مدول ماه نشین شد و پس از آن کارهای تحقیقاتی خود را در گرومن ادامه داد. یکی از مهمترین تحقیقاتی که او در آن دخیل بود، بعدها منجر به ابداع اولین دوربین های عکاسی دیجیتال شد. اما به هر تقدیر، نام او در تاریخ هوانوردی بشر همواره با عنوان طنز آمیز «اولین خلبانی که خودش را سرنگون کرد» ثبت شده است که البته این، تنها واقعه ی مهم تاریخ عملیات اف-۱۱ تایگر نیز بوده است.

مراجع

*http://www.check-six.com/Crash_Sites/Tiger138260.htm
*http://www.tailsthroughtime.com/2011/09/fighter-that-shot-itself-down.html

*******************

10 دیدگاه برای “خود زنیِ کلاس بالا”

  1. سلام..
    ممنونم از دعوتتون .
    ممنونم بابت مطالب مفید تان ..
    تا باشه از این منابر که منجر به افزایش آگاهی شنونده شود.
    همواره شاد و سلامت و موفق باشید.

پاسخ دادن به علی امین زاده لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *