کمتر شخصی در ایران زلزله را تجربه نکرده است. در مورد خود من این تجارب تاثیرش را در مقالات علمی ام نشان داده است و تا جایی که بشود حتماً یک تحلیل تئوریک زلزله در آنها قرار دارد.
ویرانی و تباهی زلزله را می توان جور دیگر نیز دید. دیدگاهی که نه علمی و فرمول وار است، نه غضب آلود و عصیانگر. دیدگاهی که در قالب یک شعر که در ادامه ی مطلب به آن اشاره کرده ام.
ادامه خواندن “زلزله”